من از ما می نویسم

من و همسر در سال 88 ازدواج کردیم از زندگیمون راضی بودیم و لذت می بردیم تا اینکه در مهرسال 91 خدا مهرش را در غالب یک فرشته کوچک به نام آیسان به ما عطا کرد.و حالا 3 نفری بیش از قبل از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

من از ما می نویسم

من و همسر در سال 88 ازدواج کردیم از زندگیمون راضی بودیم و لذت می بردیم تا اینکه در مهرسال 91 خدا مهرش را در غالب یک فرشته کوچک به نام آیسان به ما عطا کرد.و حالا 3 نفری بیش از قبل از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

یعنی عاشق این آهنگ شدم

دستم تو دست یاره

قلبم چه بی قراره

به به به به چی می شه امشب

بارون اگر بباره چه شاعرانه

یه چتر خیس و دریاکنارو

پرسه های عاشقانه

زل می زنم به چشمای مستت

سر روی شونه هات میذارم بی بهانه

می خوامت خانومم

با عشقت آرومم

دستم تو دست یاره

هوس کردم یک ماشین باکلاس بگیرم برم شمال


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد