من از ما می نویسم

من و همسر در سال 88 ازدواج کردیم از زندگیمون راضی بودیم و لذت می بردیم تا اینکه در مهرسال 91 خدا مهرش را در غالب یک فرشته کوچک به نام آیسان به ما عطا کرد.و حالا 3 نفری بیش از قبل از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

من از ما می نویسم

من و همسر در سال 88 ازدواج کردیم از زندگیمون راضی بودیم و لذت می بردیم تا اینکه در مهرسال 91 خدا مهرش را در غالب یک فرشته کوچک به نام آیسان به ما عطا کرد.و حالا 3 نفری بیش از قبل از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

تشنج

25 ماه می یک تشنج داشتم صبح از خواب بیدار شدم چند روز بود همش به این فکر میکردم که از طریق برنامه مهاجرتی رورال یک کاری کنمکه همسر زودتر بتونه بیاد . همسر با من همکاری نمیکرد یادم رفته بود که خیلی تنبله ما ایران هم که بودیم همش روی مبل خواب بود و کاری پیش نمیبرد یک جوری شده بود که همش خودم را مقصر میدونستم و فک میکردم خودم دست تنها همه کار میتونم کنم هر روز صبح که از خواب بیدار میشدم فکرم مشغول بود فک میکردم کارهام پیش نمیره و تنبلم یادم رفته بو به عنوان یه انسان من هم نیاز دارم آرامش داشته باشم نیاز دارم دور از دوتا بچه باشم من شبانه روز دوتا بچه را دست تنها هندل میکردم این اوضاع کرنا هم که اصلا از خونه بیرون نمیرفتیم اوضاع را خذابتر میکردو حمله ی دوم 30 می بود 5 روز بعدش خودم احساس میکنم دفعه دوم شدیدتر بود خیلی خیلی روزهای بدی بود تنها تو بیمارستانو ولی خوبیش این بود که ماه رمضون هست و من فهمیدم خدا منو همیشه دوست داره و هوامو داره فقط من نباید یادم بره ازش درسته که هر روز نماز میخوندم ولی با حضور قلب و ذهنم نبود

الان هر کاری میکنم راه میرم بیدار میشم غذا میخورم همش میگم بسم الله الرحمن الرحیم 

همش میگم اگه قراره باز تشنج کنم حتما یک حکمتی هست

خدا نامه ی زندگی منو نوشته و از جایی که بارها بهم ثابت کرده که چقدر دوستم داره خیالم راحته

همسر خوب و عاقل برام آماده کرد

بچه های خوب و سالم(خدای شکرت)

هم دختر و زرنگ و عاقل داد بهم(خدای شکرت)

هم آرزوی پسر داشتم بهم پسر خوشگل داد (خدای شکرت)

دوست داشتم بیام کانادا آیسان مدرسشو اینجا شروع کنه بهم کمک کرد 

خودم اینجا دانشجو شدم

ایشالا بتونم درسم را تمام کنم

کارمند بانک بشم هی مقام بگیرم

پولدار بشم

ایشالا آرش هم بتونه بیاد باهم یه زندگی خوب و شاد داشته باشیم

بچه هامون را باهم بزرگ کنیم

تنهایی بچه بزرگ کردن خیلی سخته

به تمام معنا دهنم سرویس شده

ولی خدا همیشه آدما را تحت فشار میذاره چون میخواد امتحانشون کنه و یک هدیه خیلی خوبی بده

همین طور که تا الان داده و هوامو داشته

ای خدا رازی هستم به هر چی برام مقدر کردی 

میدونم هرچی تا الان دارم را به خاطر وجود تو بوده لطفا همین طور که تا الان هوامو داشتی از این به بعد هم هوامو داشته

عاشقتم خدا جوننننن


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد