من از ما می نویسم

من و همسر در سال 88 ازدواج کردیم از زندگیمون راضی بودیم و لذت می بردیم تا اینکه در مهرسال 91 خدا مهرش را در غالب یک فرشته کوچک به نام آیسان به ما عطا کرد.و حالا 3 نفری بیش از قبل از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

من از ما می نویسم

من و همسر در سال 88 ازدواج کردیم از زندگیمون راضی بودیم و لذت می بردیم تا اینکه در مهرسال 91 خدا مهرش را در غالب یک فرشته کوچک به نام آیسان به ما عطا کرد.و حالا 3 نفری بیش از قبل از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

اسفند سال 93 استارت مهاجرت را زدیم بعد تقریبا یک سال ونیم وقت سفارت اومد واسمون حالا تو این یک ماه هرچی بلاست داره نازل میشه بگذریم که تو این یک سال بیشترین آمار جرم و تلفات انسانی را دنیا به خودش دید از این ور کودتا شده از اون ور 80نفر را تو فرانسه یکی زیر گرفتش از اون ور بمب گذاشتن تو فرودگاه خلاصه به قول همسر فقط اصحاب ابابیل با پرنده ها و فیل هاشون حمله نکردن,؛ ما که سپردیم به خدا هر چی خودش صلاح میدونه . ولی امیدوارم صلاح بدونه که بشه  ادامه مطلب ...